جدول جو
جدول جو

معنی وازه کوه - جستجوی لغت در جدول جو

وازه کوه
(چِ)
ناحیه ای است در مازندران نزدیک رستمدار و حوالی آن. (ترجمه مازندران و استراباد رابینو ص 176)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زِ)
ده کوچکی از دهستان چهار فرسخ بخش شهداد شهرستان کرمان، واقع در 16 هزارگزی شمال باختری شهداد، سر راه مالرو شهداد بکرمان. دارای 15 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
کوهی که از جنس سنگ خاره باشد، کنایه از محکمی و صلابت است:
پس و پیش را کرد چون خاره کوه
برانگیخت قلبی ثریا شکوه.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(زَ رِ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شاه آباد است که 235 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
ناحیه ای است در قم که دارای چهل و شش ده بوده است. (تاریخ قم ص 58)
لغت نامه دهخدا
(وْ)
دهی است از دهستان الموت بخش معلم کلایۀ شهرستان قزوین. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(اُ زُ)
کوهی است در لاریجان. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 157 بخش انگلیسی از نقشه های شتال و دمرگان)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان حومه بخش لنگۀ شهرستان لار که در 10 هزارگزی شمال خاور لنگه بر کنار راه عمومی لنگه به بندرعباس واقع شده و 26 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
کوه بزرگ، بزرگترین و مرتفعترین کوهها،
- امثال:
پشتش بشاه کوه است، پشتیبانی قوی داشتن، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از کوههای غرب ایران در کرمانشاهان که در سرحد ایران و عراق قرار گرفته است، (جغرافیای غرب ایران ص 95 و 27)، کوهی است در جنوب غربی ولایت اسپاهان، (یادداشت مؤلف)
دهی از دهستان تمین بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان، دارای 150 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن غلات و ذرت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
نام دو ده از دیه های واقعدر جنوب استرآباد که به شاه کوه بالا و پائین معروفند، (رابینو ترجمه فارسی ص 169 بخش انگلیسی ص 137)
دهی از دهستان برزاوند شهرستان اردستان، دارای 45 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
کوهی به ارتفاع ۲۳۰۳ متر در ارتفاعات جنوبی منطقه ی کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی
نام کوهی در کجور
فرهنگ گویش مازندرانی